یه روز خاص
امروز دوازدهمین روز از دوازدهمین ماه ِ سال ِ 2012 یعنی 12/12/12 من وکسرا کوچولو تصمیم گرفتیم ساعت 12:12 بریم دانشگاه، بابایی رو سورپرایزش کنیم و این لحظه با هم باشیم!!! رسیدیم در اتاق بابایی هر چی منتظر شدیم نیومد اینورو گشتیم اونورو... دیدیم نیست که نیست! زنگ میزنم جواب نمیده اس ام اس دادم جواب نداد خدایا کجاست؟ دیدم زنگ زد دیالوگ ما من (با عصبانیت):دقیقا بهم بگو الان کجایی؟ حامد (با خنده):دم در خونه!!!! اووووووووووپس!!!! دوتایی کلی خندیدیم حامد هم اومده بوده خونه که ما رو سورپرایز کنه منتظر موندیم وحامد اومد پیش ما خاطره یی شد واسه خودش... کسرا در ات...
نویسنده :
مامانی کسرا
0:36
دوستای جدید
دوست پیدا کردیم من و بابایی !!! که خوشبختانه یه بچه دوساله هم دارن. نادیا خانم مراکشین ، انگلیسی و فرانسه رو خیلی خوب حرف میزنه آقا تورج هم که ایرانین و الان 20 ساله اینجاست. و لینا کوچولو ، که هم انگلیسی و هم فارسی صحبت میکنه. البته بیشتر میفهمه وخیلی کم صحبت میکنه تو کتابخونه باهاشون آشنا شدیم آدمای خوبی هستن. شله زرد پخته بودم واسشون بردم خونه اشون نزدیک ماست و حدود شش یا هفت دقیقه! بهمون خوش گذشت اما کسرا طبق معمول همیشه اذیتم کرد امیدوارم این اخلاقای بدشم کم کم خوب شه... این اولین باری بود که شله زرد درست میکنم !!! ...
نویسنده :
مامانی کسرا
18:34
گذرگاه
یکی از دغدغه های این روزام شده، بعضی از رفتارای کسرا مثل جیغ زدن ، پرت کردن و... مطالب زیادی در این موردخوندم جالب اینجاست بیش از 90% والدین با این مشکلات تو این سن مواجه هستن! و تقریبا تمام روانشناسها معتقدن که تو این سن این رفتارها طبیعی ِ اونا معتقدن که کودک در یک مرحله گذار. گذر از نوزادی که نمی تونه حرف بزنِ ، نمیتونه احساساتش بیان کنه ِ ، به کودکی که میخواد اینکارا رو بکنه اما بلد نیست چطوری؟ بلد نیست حرف بزنه جیغ میزنه ، بلدنیست ابراز خشم کنه پرت می کنه و... به همین دلیل خیلی ها به کودکان در این سن "دوساله پیش بینی نشده" میگن!!! حالا دوران گذار ز...
نویسنده :
مامانی کسرا
17:46
ظرف شستن آقا کسرا
میره یه ظرف میذاره تو سینک دستشویی شیر آب رو هم باز میکنه میاد بیرون درو هم میبنده! گاهی اوقات بعد از نیم ساعت متوجه میشم که شیر باز ِ میگم چرا اینکار ُ میکنی ؟میگه دارم میشورمش! آخه من به این چی بگم ؟! معمولا از کارایی که بد ِ عکس نمیگیرم باورش نشه الان متوجه نیست یواشکی از هنر ظرف شستنش عکس گرفتم ما رو از این مملکت بیرون نکنن هنر کردن! درسته آب مجانیه اما کلی فرهنگ سازی میکنن واسه کم مصرف کردن مثلا چند وقت پیش اومدن یه ساعت شنی مانند دادن که تو حموم نصب کنیم پنج دقیقه طول میکشه تموم شه، با ا...
نویسنده :
مامانی کسرا
16:2
مادرانه
تاریخ ﺗﻮﻟﺪﺕ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ، ﺗﺎﺭﯾﺦ " ﺗﺒﻠـــﻮﺭﺕ " ﻣﻬﻤﻪ ! ﺍﻫﻞ ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ، " ﺍﻫــﻞ ﻭ ﺑـﺠـﺎ " ﺑﻮﺩﻧﺖ ﻣﻬﻤﻪ ! ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ، " ﻣﻨﻄــﻖ ﺯﻧـﺪﮔـﯿﺖ " ﻣﻬﻤﻪ ! ﻭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ؛ ﺍﻣــﺮﻭﺯﺕ ﻣﻬﻤﻪ ﮐﻪ ﭼﻪ ﮔــﺬﺷﺘـﻪ ﺍﯼ ﻭﺍﺳﻪ ﻓــﺮﺩﺍﺕ ﻣﯿﺴﺎﺯﯼ !.. عزیزم ...
نویسنده :
مامانی کسرا
22:21
کسرا موقع تماشای تلویزیون
امروز داشتم دقت میکردم دیدم این بچه وقتی تلویزیون نگاه میکنه چقدر راه میره و جابه جا میشه تو موقعیتای مختلف تلویزین نگاه میکنه که واسش تکراری نشه!!! آخه کی چپکی تلویزیون نگاه کرده؟؟؟ فکر نکنید خوابه ! نه داره پینگو نگاه میکنه !!! فلاکس چایی منم که همه جا براهه!!! مثل یک مرد اصیل کرمونی ، تو خونه شلخته ست و پتوش همه جا...
نویسنده :
مامانی کسرا
19:15
روزگارکسرا
چون بابا مهدی و مامان طاهرش وبلاگش حتما میخونن این عکسا رو اختصاصی واسه اونا میذارم از احوالات روزانه کسرا ست اینجا رو خیلی دوست داره پشت پنجره بالای تخت ما میره میشینه اونجا، واسه خودش عالمی داره، با درختا حرف میزنه بیرون رو نگاه میکنه ، آدما که رد میشن و ... گاهی هم که پنجره بخار گرفته روش نقاشی میکشه توآشپزخونه نشسته از این ظرف نخود میریزه تو اون ظرف از اون ظرف... به بهانه اینکه یه چیزی واسه من بشوره میفرستمش تو دستشویی ، گاهی جواب میده!!! از حموم که میاد... ...
نویسنده :
مامانی کسرا
19:9
سبزی خوردن
شنیدید میگن لنگه کفش توبیابون غنیمته؟حکایت ما اینجاست!!! بابایی چند دسته ریحون ونعناع پیدا کرده واسمون خریده کلی ذوق زده شدیم! تو ایران فله ای میگرفتیم خشک میکردیم عرق میگرفتیم و... میریختیم میپاشیدیم اینجا باید برگ برگ به چشم بکشیم خدایا شکرت ...
نویسنده :
مامانی کسرا
13:40
کوچولوی من
شازده کوچولوی ما داره بستنی میخوره به در و دیوار ومیزم میده... نوش جونت مادرم ...
نویسنده :
مامانی کسرا
13:39